-
-
روزتون مبارک :love: دیروز، امروز، فردا، همه روزها به نام توست، وقتی در صفحه به صفحه تاریخ، بر قلههای سربلندی ایستادهای «دانشجو»؛... -
سارقِ روح؛ به موضوع مناسبت روز دانشجو مبارک پاسخ دادهاست.روزتون مبارک تحصیل کرده های جامعه😁
-
سارقِ روح؛ به M.ARIYA.F نوشته در موضوع همگانی Nostalgia| آهنگ و ویدیوهای قدیمی با
Wow واکنش نشان داد.
شهیاد - من بیشتر دوستم داری من بیشتر خاطرخوامی من بیشتر تو جون سپردن به عشق ، خودت بگو کی بیشتر من بیشتر موزیک ویدیو... -
سارقِ روح؛ به M.ARIYA.F نوشته در موضوع همگانی Nostalgia| آهنگ و ویدیوهای قدیمی با
grin واکنش نشان داد.
تنها دختری که ... https://s21.uupload.ir/files/miilad/video/نوستالژی/Mano%20Bebakhsh.mp4 -
سارقِ روح؛ به مَمّد نوشته در موضوع در حال تایپ داستان کوتاه ضربان | مَمّد با
heart_eyes واکنش نشان داد.
نفسهایم سنگین و دیدم تار میشود. تو در میانِ آن مه و خفگی، مرا پیدا میکنی و چشمهایمان یکدیگر را در آغو*ش میگیرند. با صدایی لرزان اما... -
ـ فقط یه تفاوت داره، توی اون شبیهسازی، مرگ یعنی بیدار شدن. یعنی برگشتن به دنیای واقعی. مأمور نفسی آرام بیرون میدهد، انگار همهی...
-
- بیا داخل. در باز میشود و مرا به داخل هدایت میکند. تو آنجایی، با نَفَسی که بخار اندکش در هوای خنک اتاق محو میشود. نگاهت آرامم...
-
یعنی همهاش غیرواقعی بود؟ اما قلبم همچنان تند میزند! هنوز آن حس حقیقی بین ما، بین من و تو، در درونم وجود دارد. دو مأمور به آرامی وارد...
-
به سختی ل*بهایم را تکان میدهم. صدایی نمیآید، اما فهمش سخت نیست: دوستت دارم! اشک از لبهٔ بینیاش میچکد و روی گونهام میافتد. - قول...
-
تعهد بسته شد که اون شرکتی برنده بشه که مامورش…، با وجود علاقه به طرف دیگه، بتونه برای منافع سازمانش، اون شخص رو بکشه! شرکت بازنده...،...
-
صدا قطع میشود. انگار گلویت قفل میشود. بدنم سردتر سینهام سبک میشود، و پیش از آنکه تاریکی مرا ببلعد، صدای دور شدن پاشنههایت زیر...
-
- چرا؟ صدایت شبیه خشخشِ چوبِ در حال سوختن است. - چرا ما باید اینجا همدیگه رو ببینیم؟ چرا من باید مامور سرای باشم و تو مامور اتتچ؟ چرا...
-
- من…، من نمیدونستم تویی. قسم میخورم نمیدونستم. فقط یه سایه بودی که از پنجره پریدی پایین. پروندهات اسم نداشت. فقط یه لقب و یه چهرهی...
-
برخورد بازدمش به صورت یخ زدهام، مرا به لرزه میاندازد. - ن..، نمیر! تویی؟! دیدی که برای آمدنت فرش قرمز پهن کردم؟ حتی مردن را هم برایم...
-
البته اگر یک شرکت تبلیغ کنندهی قبر باشد، بد هم نمیشود، اما حال چانه زدن را که دیگر اصلا ندارم. لعنتی، دوست ندارم ناقوس مرگم صدای زنگ...
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
255
آخرین بازدیدکنندگان
- 255 بازدیدهای نمایه
